اثر هاله ای یک واژه ای است که از مفاهیم روانشناسی در حوزه تبلیغات و برند وارد شده است و به تعبیری آن ذهنیتی است که در شناخت و تصمیم گیری ما تحت تاثیر ذهنیت های قبلی ما شکل میگیرد و بر قضاوت های ما تاثیر دارد.
اگر فردی یک نفر را دوست داشته باشد و از او خوشش آید، ویژگی های منفی آن فرد را کمتر می بیند و علاوه بر این ویژگی های مثبتی را که خود دوست می دارد نیز به ویژگی های مثبت آن فرد می افزاید. نظر مثبتی که افراد به یک شخص، سازمان، کالا و یا محصول خاص دارند، ناخودآگاه باعث می شود که افراد تمایل به مشاهده تمام صفات و ویژگی های خوبی که مد نظر آنها است، در آن شخص، سازمان، کالا یا محصول مورد نظر خود داشته باشند.
البته نکته قابل توجه این است که این اثر می تواند در ذهن افراد به صورت منفی هم وجود داشت باشد. به این صورت که به طور مثال اگر شخصی نسبت به یک فرد، یک کالا و یا یک سازمان دارای حس منفی باشد، آنگاه این حس منفی باعث می شود که آن شخص نسبت به دنیای اطراف خود نیز همین حس را داشته باشد. بنابراین به طور کلی می توان گفت که اثر هاله ای به عنوان یک خطای ادراکی، در ذهن افراد و تصمیم گیری های آنها وجود دارد. به طور مثال زمانی که افراد با مشکلی روبرو می شوند، تنها نصیحت بهترین دوست خود را می پذیرند و یا در کلاس درس، درس بهترین استاد خود را بهتر از درس های دیگر خود یاد می گیرند.
نکته بسیار مهم این است که اثر هاله ای در تبلیغات و برند نیز وجود دارد و افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند، تلاش می کنند که نام محصول و برند آنها به عنوان یک محصول خدمت رسان و مثبت، در جامعه شکل بگیرد.
یک کمپانی هیچ گاه نمی تواند خدمات خود را در حوزه تبلیغات، بازاریابی و برند، به بهترین شکل ممکن ارایه دهد. به این معنی که نمی تواند برای همه، همه چیز باشد.
علت این نکته را می توان این گونه بیان کرد که اکثر کسب و کارها سعی بر این دارند که عمده تمرکز و شهرت خود را بر روی ویژگی های مثبت خود قرار دهند و اثر هاله ای باعث می شود که این ویژگی های مثبت به کل برند یا ماهیت و شخصیتی که آن برند دارد، تعمیم پیدا کنند. برای مثال خیلی از کمپانی ها به منظور معرفی محصولات خود، از افراد مشهور و مرجع و یا از ادبیات ویژه ای (مثلا یک بیت شعر از یکی از شاعران بزرگ) استفاده می کنند. در واقع آنها با به چشم کشیدن یک ویژگی مثبت محصول خود، تلاش می کنند که حس خوب و مثبت بودن دیگر ویژگی های این محصول یا برند را در مشتریان خود ایجاد کنند. البته باید توجه کرد که در دنیای رقابت، برخی از شرکت ها بر روی یک ویژگی منفی محصول مخاطب خود تمرکز می کنند تا این ذهنیت را که مابقی ویژگی های آن محصول و هویت آن کمپانی نیز منفی است، در مشتریان مخاطب خود ایجاد کنند.
محصولی که بتواند در تبلیغات، یک اثر هاله ای پر رنگ تری ایجاد کند، می تواند معرف یک برند موفق تری باشد.فلسفه وجودی برند نیز به همین صورت می باشد.
در واقع آن وفاداری و حس مثبتی که از قبل به یک برند وجود دارد، قطعا توسط رفتار آن برند شکل گرفته است و به وسیله تبلیغات ارایه می شود و نکته قابل توجه این است که این وفاداری و حس مثبت می تواند باعث ایجاد جذابیت در فضای تبلیغاتی شود و در نتیجه، اگر بتوان با ایجاد جذابیت در شکل، کلام، محتوا و تصویر و ایجاد خلاقیت در پیام و رسانه، فعالیت خود را بیشتر کرد، ناخودآگاه اثر هاله ای مثبت تری در محصول، کالا و خدمات بوجود خواهد آمد.
در تبلیغات مهم نیست که چه چیزی گفته می شود؟! مهم این است که آن چیز چگونه گفته می شود؟!
در واقع چگونه گفتن، منجر به ایجاد اثر هاله ای مثبت تری خواهد شد و بنابراین در تصمیم گیری مشتریان، می توان پیش داوری ها و قضاوت های مثبت تری را برای محصول و کمپانی خود ایجاد کرد.
