سازمان های بزرگ جهان چگونه از علم روان شناسی در تبلیغات خود استفاده می کنند؟ امکان نیاز به توجه در روان شناسی تبلیغات چگونه در مشتریان برانگیخته می شود؟ امروزه مشتریان به سازمانی که به آنها توجه می کند ، توجه می کنند.
تبلیغات بخشی از علوم ارتباطی است و ارتباطات هم با انسان ها سروکار دارد. بنابراین افراد بیش از ۷۵% زمان خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنند، که این ارتباط دارای دو جنبه مادی و معنوی است که ماهیت معنوی این ارتباط بیشتر بر روی رفتارها، افکار و احساسات افراد تمرکز دارد و به منظور شناخت این ماهیت علم روانشناسی مورد نیاز می باشد.
نکته بسیار حایز اهمیت این است که وجه مشترک تبلیغات و روانشناسی در دنیای امروز، بحث نیاز به توجه؛ که به صورت فراهم کردن امکان ابراز وجود تعریف می شود، می باشد و در واقع افراد به منظور زندگی کردن، موثر واقع شدن، دیده شدن در اجتماع و در نهایت ابراز وجود کردن خود نیاز دارند که مورد توجه واقع شوند.
بنابراین باید توجه کرد که، از یک طرف افراد و مخاطبان نیاز به مورد توجه واقع شدن دارند و از طرف دیگر یکی از اساسی ترین دلایل و نیازهای اصلی نیاز به تبلیغات، به دست آوردن توجه این مخاطبان می باشد و نقطه تلاقی در جایی اتفاق می افتد که شرکت ها بدانند که مشتریان آنها در هنگام خرید، که هدف نهایی و خط مقدم تمامی فعالیت های فروش، بازاریابی، تبلیغات و برندسازی است، چگونه فکر می کنند، و در نتیجه بتوانند با پاسخ به این سوال، مورد توجه مشتریان خود قرار گرفته و توجه آنها را به خود جلب کنند.
در واقع تمام مشتریانی که به دنبال توجه هستند، می خواهند ببینند که شرکت ها با چه روش هایی به نیازهای آنها توجه می کنند، و این شرکت ها به منظور رفع این نیازها، کالا یا خدماتی را که ایجاد کرده اند، به چه صورتی ارایه می دهند.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که مشتریان به سازمان ها یا شرکتهایی توجه می کنند که آن شرکت ها نیز به آنها توجه کنند و این فلسفه اصلی طراحی یک کمپین تبلیغاتی است، که باید از دید روانشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
به این صورت که می توان پایه شناخت رفتار، افکار و احساسات افراد را در یک مجموعه و در یک اجتماع مورد بررسی قرار داد و در واقع مسئولیت روانشناسی تبلیغات هم این است که بر اساس ارتباطی که فراهم می کند، می تواند موانع ذهنی که به یک شرکت اجازه ارایه و رساندن حرف، پیام، کالا و خدمات خود به گوش و ذهن مشتریان و جلب توجه آنها را نمی دهد، رفع کند. بنابراین برای روانشناسی تبلیغات، سه وظیفه اصلی در این حوزه مطرح می شود که در زیر به بیان آنها پرداخته شده است.
۱- ایجاد جذابیت برای جلب توجه مشتریان
۲- پیش بینی رفتار خرید مخاطبان و مشتریان و نیاز آنها
۳- مدیریت افکار و احساسات مشتریان
یکی از بزرگترین دشواری های کار تبلیغات این است که باید در ذهن مخاطبان خود نفوذ کرده و آنها را متقاعد کند که به کالا یا خدمات مورد نظر آن نیاز دارند و از طرف دیگر منجر به تحریک مخاطبان خود برای دستیابی به آن کالا یا خدمات، برنامه ریزی برای خرید آن و شکل گیری یک حس جدید در وجود مخاطبان به گونه ای که آنها را ملزم به خرید آن کالا یا استفاده از آن خدمات کند، شود و این موضوع باعث می شود که با مشاهده تبلیغ مربوط به آن کالا یا خدمات توسط مخاطبان و مشتریان؛ در وجود آنها حس دریافت یک منفعت و همچنین غلبه بر کمبودها و ضعف ایجاد می شود و در نتیجه افراد به واسطه دریافت این حس به یک وجود کامل تر تبدیل شده و نیاز اصلی آنها که دریافت توجه است، از این طریق برطرف خواهد شد.
نکته قابل توجه این است که افراد به منظور تبدیل شدن به یک موجود کامل تر در اجتماع، دیده شدن و مورد قبول و قضاوت های مثبت واقع شدن، کالایی را خریداری می کنند. بنابراین لازم است که برای این مساله در تبلیغات برنامه ریزی هایی صورت گیرد.